تاریخچه پرورش بوقلمون
بوقلمون بزرگترین و سنگینترین پرنده خانگی است .
برخی مبدا اصلی این پرنده را آمریکای شمالی و مرکزی ذکر می کنند و برخی دیگر ساکنین مکزیکو یعنی سرخپوستان آزتک و مایا را مسئول اهلی شدن آن می دانند
درسال ۱۵۸۱ پس از کشف مکزیک بوقلمون به آن کشور وارد شد و سپس در سال ۱۵۲۴ بوقلمون اهلی به انگلستان برده شد و در قرن ۱۶ و ۱۷ مصرف گوشت بوقلمون در انگلستان رواج زیادی گرفت .
اولین شخصی که به طور مکتوب در شال ۱۴۹۹ به بوقلمون اشاره کرده و در مورد آن بحث نموده است پدروالونسونینو می باشد .
ضمنا او را اولین فردی می دانند که در سال ۱۵۰۰ میلادی بوقلمون را به اروپا برد .
دلایل استفاده از گوشت بوقلمون
دلیل اساسی افزایش تولید و مصرف گوشت بوقلمون در اروپا و آمریکا چنین توجیه می گردد .
گوشت بوقلمون از لحاظ چربی و کالری فقیرو ازنقطه نظرکارکردی درتغذیه بسیاربا اهمیت و ارزش غذایی آن شبیه گوشت گوساله های بسیار جوان بدون چربی است .
امکان عرضه گوشت بوقلمون به اشکال متنوع وجود داشته و می توای آنها را به حالت لاشه کامل یا قطعات ران و سینه و یا به صورت کالباس و سوسیس و غیره وارد بازار مصرف نمود .
نگهداری بوقلمونها تنها به چهار دیواری سالنها محدود نشده بلکه این امکان حتی در مزرعه و فضای باز برای آنها بیشتر ممکن است .
تاریخچه نگهداری در ایران :
این پرنده درزمان شاه عباس صفوی توسط تعدادی از تجار ارمنی که به ایتالیا رفته بودندبه ایران وارد شد
و از آن به بعد ارامنه مامور تکثیر و پرورش آن گردیدند .
به نظر می آید که چون جنس نر این پرنده می تواند همانند دیبای رومی رنگ چهره و فرم پرهای خود را هر لحظه به گونه ای درآورد و ضمن ترسو و کودن بودن بسیار لذا بهترین نام برای او می توانسته همین بوقلمون باشد .
نگهداری سنتی بوقلمون در نواحی خراسان گیلان و مارندران آذربایجان غربی، شرقی مرکزی ، فارس ، اصفهان و کرمان متداول است .
طبقه بندی بوقلمون از نظر جانور شناسی :
بوقلمونها درطبقه بندی جانوری جز راسته گالی فرمیس زیر راسته گالی تیره فازیانیده تحت تیره مله اگریدین و جنس مله اگریس گالوپا می باشد .
در تحت تیره مله اگریدین دو نوع بوقلمون بنامهای اگریو خازیس و اوسلاتاو مله اگریس گالوپا شناسایی شده است .
مختصری از فیزیولوژی بوقلمون :
تعداد کروموزومهای آن ۸۲ عدد می باشد .
تعداد ضربان قلب ۲۰۰ تا ۲۵۰ در دقیقه است ، دستگاه گوارش بوقلمون شبیه به ماکیان بوده فقط در انداره متفاوت است ،
دستگاه تولید مثل بوقلمون شباهت زیادی با ماکیان داشته و با غاز و اردک در عدم وجود قضیب اختلاف دارد .
اسپرم ها ۵تا۷ روز در مجرای تناسلی جنس ماده زنده باقی می ماند ،
شروع تخمگذاری دربوقلمونها ۲۳۰ تا۲۴۰ روزگی است ،
از طرز گرفتن شاهپرها در بال می توان به نر و ماده بودن بوقلمونها پی برد ،
قطع بال در بوقلمون از ۱ تا۱۰ روزگی انجام می گیرد ،
نوک چینی جهت جلوگیری از کانیبالیزم در ۲تا ۵ هفتگی انجام می گیرد .
تیپ ظاهری :
سر :
سر لخت یا بدون پر با رنگی متمایل به آبی حاوی گره های متراکم گوشتی قرمز است .
چشمها :
در بوقلمونها عنبیه قرمز مایل به قهوهای و مردمک سیاه زنگ است چشمها دادای سه پلک داخلی و خارجی هستند
منقار :
سخت و شاخی بوده و دو منفذ تنفسی پرنده به صورت افقی در انتها و بالای آن قرار دارند .
گردن :
نسبتا طویل و کمی به پشت خمیده است در زیر منقار یک پرده گوشتی شبیه غبغب وجود داردکه تا نیمه گردن ادامه دارد .
سینه :
ابعاد سینه در انواع بوقلمونها متفاوت است در ناحیه سینه جنس نر در سن ۸تا۹ ماهگی موهای زبر سیاه رنگی روییده است .
پشت :
طویل و از امتداد شانه ها به طرف دم کمی محدب می باشد .
دم :
دم طویل کمی افتاده و جمع شده به نظر می آید .
ساق پا :
ساق پا بلند قوی بدون پر است رنگ آن از قرمز تا ارغوانی سیاه کم رنگ خاکستری نقره ای یا سفید کرمی می باشد.