مجموعه عکس ها و تصاویر بی آبی خوزستان

متاسفانه یکی از اتفاقات بد و غم انگیزی که این روزها شاهدش هستیم، مسئله بی آبی مردم در گوشه های از کشور عزیزمان یعنی خوزستان سرفراز است. خوزستان و شهرهای جنوبی کشورمان در طول هشت سال دفاع مقدس، تمام قد در برابر متجاوزان ایستادند و از کیان مملکت دفاع نمودند. اما پس از گدشت این همه سال از جنگ، هنوز هم درگیر و در واقع در جنگ هستند. پس از جنگ، بیشترین منطقی که نادیده گرفته شدن، مناطق مرزی بودند. خوزستان و خرمشهر در جنوب کشور، سیستان و بلوچستان در شرق و کردها در غرب.همه ما مردم یک سرزمین و از یک نژاد و از بندگان خدا هستیم. همه ما حق استفاده از حداقل امکانات نظیر آب و برق را داریم.

کاش اندکی به فکر مردم باشند ….

در این مطلب قصد داریم به ایت مطلب بپردازیم که خوزستان که در کنار پر رودترین روخانه یعنی کارون، قرار گرفته است اینچنین خشک شده و اکنون خوزستان در چه شرایطی به سر می برد.با ما همراه باشید.

ماجرای شور شدن آب خوزستان چیست؟

دکتر محمدجواد عبدالهی رییس بازنشسته دانشکده زمین شناسی و دانشگاه چمران اهواز در مصاحبه با هفته نامه تجارت فردا درباره جانمایی سد گتوند و شور شدن آب انجام داده است که بخشی هایی از آن را در ادامه می خوانید:

۲۰ سال قبل از آنکه جانمایی سد گتوند در سال ۶۸ صورت بگیرد، آمریکایی‌ها پیشنهاد داده بودند ۲۰ کیلومتر بالاتر از مخزن فعلی، سد گتوند احداث شود. اما در آن سال‌ها مدیران شرکت مدیریت منابع آب ونیروی ایران بر این باور بودند که آمریکایی‌ها، چون می‌خواستند مخزن سد کوچک باشد، این اختلاف مکانی را مطرح کردند؛ لذا تصمیمشان بر این شد که دریاچه سد درست بر روی گنبد‌های نمکی گچساران جانمایی شود. سال ۱۳۸۰ در نامه‌ای به اداره صنایع و معادن تاکید کردم که مطالعات صورت گرفته روی این سد کافی نیست.

سال ۱۳۸۱ به همراه مهندس شمسایی مدیرکل وقت آب و فاضلاب خوزستان موضوع را مطرح کردم که این سد مشکلاتی دارد و می‌تواند کل استان خوزستان را از نظر شوری به مخاطره بیندازد.

شمسایی بعد‌ها رئیس سد گتوند شد. به او توضیح دادم که اساساً سازندگان سد مطالعات زمین‌شناسی منطقه را مدنظر قرار نداده‌اند. هیچ گزارشی از مطالعات زمین‌شناسی نداشتند. آقای شمسایی بعد از آن مشاوره گروهی ۲۰ نفره برای مطالعات روی سد تشکیل داد گروه مطالعاتی آقای شمسایی در اولین گزارش به او نوشتند «جلوی ضرر را هر جا بگیرید منفعت است».

آقای مهندس شمسایی به عنوان رئیس اداره آب منطقه خوزستان آن زمان به تمامی مقامات مملکتی نامه نوشت و از آن‌ها خواست جلوی ساخت سد گرفته شود. نامه خطاب به رئیس‌جمهوری، وزیر نیرو، مجلس و مدیر عامل شرکت آب و نیرو (شرکت مجری) ارسال شده بود.

بعد از اینکه سد ساخته شد، از قضا مهندس شمسایی را که آن زمان شهردار اهواز بود به عنوان رئیس سد انتخاب کردند! بعد از آن یکسری مشاوره از کشور‌های مختلف و دانشگاه‌های ایران گرفتند و تصمیم بر این شد که پتوی رسی برای ایجاد فاصله میان لایه‌های ضخیم نمک و بستر دریاچه به وجود بیاید.

رئیس سد با من تماس گرفت و پیشنهاد را مطرح کرد. آن زمان دو هزار و پانصد میلیارد تومان هزینه برای این سد صرف شده بود. من آن زمان به عنوان یکی از منتقدان دائمی ساخت این سد بودم که صدایم به گوش کسی نمی‌رسید. من با توجه به تجربه و علمی که داشتم گفتم که این کار با شکست مواجه خواهد شد. روز آبگیری فرا رسید و رئیس‌جمهوری وقت (محمود احمدی‌نژاد) ومدیرعامل شرکت آب و نیرو نیز برای آبگیری آمدند.
آن روز با من تماس گرفتند و من به عوامل شرکت آب و نیرو گفتم هر چه ماشین‌آلات در پایین دست پتوی رسی دارید جمع کنید و به بالا بیاورید، چون اعتمادی به پایداری این دیواره رسی نیست و قطعاً تا یکی دو روز آینده می‌شکند و خسارت بیشتری به شما وارد می‌کند. این توصیه من را پذیرفتند و روز چهارشنبه آبگیری صورت گرفت. روز شنبه مسوول همین بخش با من تماس گرفت و خبر شکسته شدن پتوی رسی را داد و گفت چطور می‌دانستید؟

۱۰ روز بعد از اینکه عملیات آبگیری صورت گرفت، بخش زیرین سد که معمولاً سیستم‌های زیرین و دستگاه‌های حساس و سنسور‌های کنترل است پر ازنمک شده است؛ این مساله دقیقاً ۱۰ روز بعد از آبگیری رخ داد؛ اتفاقی که مثل روز برای ما روشن بود و هر چه هشدار می‌دادیم کسی گوش نمی‌کرد.

بعد از آن مطالعات نشان داد که تمامی مناطق اطراف گتوند و عقیلی، زمین‌های مرغوب کشاورزی این مناطق به دلیل گسترش نمک و تبخیر در حال شوره‌زار شدن هستند و مردم تمام دارایی خود را دارند از دست می‌دهند و هیچ استفاده‌ای از سد و آب شور آن نمی‌توان کرد.

قبل از آبگیری ما بار‌ها هشدار دادیم توربین‌هایی که برای سد خریداری شده برای آب شیرین است و شما میلیارد‌ها میلیارد هزینه کرده‌اید برای آبی که شور خواهد شد. حالا آن توربین‌ها هم کاربردی برای آب شیرین ندارند. هم اکنون توربین‌ها از کار افتاده‌اند.

چندی پیش مدیر روابط عمومی شرکت آب و نیرو سد گتوند از من دعوت کرد از سد بازدید کنم. گفتند آن‌طور که شما تصور می‌کنید نمکی وجود ندارد و نهایتاً یک لایه چهارمتری نمک هست که آن را خارج می‌کنیم! با تعجب دیدم چند لایه نازک چهار تا پنج متری زده‌اند.

از جوانک خواستم که محدوده ۵۰ متری را برای گمانه‌زنی و حفاری انتخاب کند و تا عمق ۵۰ متری نیز جلو بروند بعد متوجه خواهند شد با دریای عظیمی از نمک مواجه خواهند شد. بعد از آن مهندسان آزمایشگاه مکانیک خاک برآورد کردند که تا ۹۳ متر ضخامت نمک است. بعد از آن دوستان ما در سد گتوند می‌گفتند ما می‌دانیم چه بلایی سر این منطقه آورده‌ایم، اما تو را به خدا چیزی نگویید و رسانه‌ای نشود!

چرا کارون خشک شد؟

پروژه سد و تونل کوهرنگ سه، در حال ساخت، انتقال ۲۵۵ میلیون متر مکعب به اصفهان
پروژه سد و تونل بهشت آباد، انتقال ۷۷۰ میلیون متر مکعب به اصفهان، کرمان، یزد
کوهرنگ سه و بهشت آباد فاقد مجوز محیط زیستی هستند
سد و تونل چشمه لنگان، ۱۹۵ میلیون متر مکعب، انتقال به اصفهان
خدنگستان، ۶۵ ملیون متر مکعب به اصفهان
پروژه ونک سولگان انتقال به رفسنجان
سد کمال صالح، در اراک، ذخیره سازی ۱۰۰ میلیون متر مکعب سرچشمه های دز، ۱۸۱ میلیون متر مکعب انتقال به قم، اراک، اصفهان، یزد
اینهمه آب، می روند به استان های کویری که صنایع آب بر در آنجا کشور را بلعیده‌اند. حالا فهمیدید چرا کارون و خوزستان خشک شده است؟

خوزستان دارد از بین می‌رود

عبدالله ایزدپناه، رئیس مجمع نمایندگان خوزستان گفت: ارائه گزارش‌های غلط برای مهمانانی که از بالادست به خوزستان می‌آیند، خوزستان را گلستان جلوه می‌دهد. پروژه‌های انتقال آب از سرچشمه های کارون باید متوقف شود. خشکسالی یک طرف قضیه خوزستان است انتقال آب درواقع موجب شد این استان به این وضع دچار شود. خوزستان تاوان بی‌تدبیری و تصمیمات اشتباه را پس می‌دهد و باید جلوی این بی‌تدبیری را بگیریم زیرا خوزستان در حال نابودی و از بین رفتن است. امنیت خوزستان به دلیل خطاهای انسانی و تصمیمات نابجا به مخاطره افتاده است.

معاون سازمان آب و برق خوزستان: اصولا دیگر تالابی به نام “هورالعظیم” وجود ندارد!

معاون برنامه‌ریزی سازمان آب و برق خوزستان، با تاکید بر این که دستکاری های انسانی در سال های گذشته، هورالعظیم را به یک تالاب مصنوعی تبدیل کرده است، تصریح کرد: اکنون در جنوب غرب استان خوزستان با محیط دست خورده ای مواجهیم که دیگر نمی توان عنوان تالاب را برایش به کار برد و در حال حاضر دیگر تالابی به نام هورالعظیم وجود ندارد.
حمیدرضا خدابخشی افزود: این دستکاری ها نیز ناشی از آن است که از میانه جنگ تحمیلی تا اواسط دهه ۷۰، عراق در هورالعظیم دایک مرزی کشید و ایران هم جاده هایی را برای انتقال تجهیزات و دسترسی به مرز در میانه تالاب ایجاد کرد. بعد هم از اواخر دهه ۷۰ تا اوایل دهه ۸۰، ایران به احداث دایک مرزی در هورالعظیم پرداخت و اکنون این دایک ها و جاده ها هورالعظیم را به هفت بخش مجزا از هم تبدیل کرده است که جریان آب در میان آنها صرفا از طریق دریچه های مصنوعی برقرار می شود. خدابخشی گفت: در میانه دهه ۸۰ نیز کشف میدان نفتی مشترک ایران و عراق باعث شد که طرف ایرانی در میان همین هورالعظیم چند تکه شده به احداث تاسیسات نفتی و کشیدن جاده های مربوط به آن بپردازد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *