داستان کوتاه پاییز
برگ کوچکی بود که روی یک درخت جوانه زد. روزی ناگهان آهی کشید، درست مثل همان آه و نالههایی که وقتی که باد میوزد، برگهای دیگر میکشند. شاخهی کوچک که برگ روی آن روییده بود، پرسید:«موضوع چیست؟ چرا آه میکشی؟» برگ جواب داد:«باد همین حالا به من گفت که یک روز من را به زمین خواهد […]