پادشاه فصل ها، پاییز

پادشاه فصل ها، پاییز

آسمانش را گرفته تنگ در آغوش ابر با آن پوستین سرد نمناکش باغ بی برگی، روز و شب تنهاست با سکوت پاک غمناکش ساز او باران، سرودش باد جامه اش شولای عریانی ست. ور جز اینش جامه ای باید، بافته بس شعله زر تار پودش باد گو بروید، یا نروید، هر چه در هر جا […]