پارسَه یا تخت جمشید نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که سالیان سال پایتخت هخامنشیان بوده است. اسکندر مقدونی سردار یونانی به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید. اما ویرانههای این مکان هنوز هم در مرودشت در نزدیکی شیراز مرکز استان فارس برپا است. تخت جمشید هماکنون یکی از آثار جهانی ثبت شدهٔ ایران در یونسکو است.
صفه تخت جمشید در دامنه کوه رحمت ساخته شده است. میتوان گفت این کوه که به نام میترا یا مهر نیز نامیده میشود برای اقوام پیش از آریایی و همچنین آریاییها قداست داشته که به نوعی تمامی سازههای تخت جمشید را در پناه خود دارد.
داریوش در کتیبه خود در دیواره جنوبی صفه صراحتا بیان میکند که تا پیش از این، هیچ بنا یا معبد یا نیایشگاه و ساختمانی در این محل وجود نداشته است. پس بیتردید زمین این مکان اهمیت داشته است.
محوطه تخت جمشید از نقش رستم که مکانی متبرک و مرکز استقرار قوم پاسارگاد بوده و از سوی کوروش به عنوان پایتخت انتخاب شده و آرامگاهش نیز در همان جا واقع است، فاصله بسیار کمی دارد.
در تمامی کاخهای موجود در بنای عظیم تخت جمشید، سنگنوشتههایی تعبیه شده که نام سازندهی بنا، روی آن ثبت شده است. علاوه بر این سنگنوشتهها یا به اصطلاح کتیبههای برجایمانده از دوران حکومت هخامنشیان، لوحهای گلی بسیاری در این مجموعهی حیرتانگیز، کشف شده است؛ این لوحها پس از قرار گرفتن در آتشی که بر اثر حملهی اسکندر مقدونی به تخت جمشید صورت پذیرفت، به سفال تبدیل شده و همین امر سبب شد تا صحیح و سالم در زمان امروزی در اختیار باستانشناسان و کارشناسان معماری قرار گیرند. از مهمترین نکاتی که میتوان در مورد این لوحهای باقیمانده بیان کرد، اطلاعات جالب و ارزشمندی است که از مسائل حکومتی و زندگی مردم آن دوران به نسل امروز منتقل شده است.
نگاهی به قسمتهای مختلف تختجمشید
پلکان ورودی
دو ردیف پلکان قرینه، ورودی اصلی به تختجمشید را تشکیل میدهند. هر ردیف پلکان شامل یکصدویازده پله است و هر پله در حدود ۷متر طول، ۴۰سانتیمتر عرض و فقط ۱۰سانتیمتر ارتفاع دارد.
ارتفاع کم پلهها برای راحتی بیشتر میهمانان عالی مقام و حرکت آرام و تشریفاتی آنان به سوی صفه برای شرکت در مراسم بارعام و میهمانی شاهانه در نظر گرفته شده بود.
دروازه ملل
ورود به مجموعه کاخها از راه دروازه ملل انجام میگرفت. پیکره سنگی دو گاو عظیم در ورودی، به میهمانان یادآوری میکرد که در آستانه ورود به قطب تمدن هخامنشی هستند.
در بالای جرزهای این دروازه کتیبههایی به زبانهای پارسی، عیلامی و بابلی وجود دارد که در آنها خشایارشاه پس از ستایش خداوند چنین میگوید: «این دروازه همه ملتها را، من به خواست اهورا مزدا ساختم. بسا ساختمانهای خوب دیگر در این پارسه برپا شد که من و پدرم برآوردیم. هر آن بنایی که زیبا مینماید، همه را به تایید اهورامزدا، ما ساختیم».
بار عام شاهی
شواهد باستانشناسی نشان میدهد که دو نقش زیبای بارعام شاهی که اکنون یکی در خزانه تختجمشید و دیگری در موزه ملی ایران به نمایش گذاشته شدهاند، در واقع قرینه همدیگر و متعلق به پلکانهای شمالی و شرقی آپادانا بودند که به بهترین شیوه، آغاز بارعام شاهانه را به نمایش میگذارند.
نمایش تحویل سال نو
یکی از نقوش حجاری شده، شیری قوی را نشان میدهد که گاوی را در حال بلعیدن است. به اعتقاد محققان این نقش نمایش تحویل سال نو است که به این شکل به نمایش درآمده است.