در قرآن کریم در سه مورد از سگ سخن گفته شده که عبارتند از :
۱- ماجرای سگ اصحاب کهف : خداوند در سوره کهف در مورد سگ اصحاب کهف چنین می فرماید:
«سگشان بر آستانه ی غار دو دست خود را دراز کرده بود .»۴
در این آیه هیچ گونه اشاره ای به طهارت و نجاست سگ نشده است ، نهایت استفاده ای که از این آیه می شود ، اینست که : اصحاب کهف سگ نگهبانی را همراه داشتند .
نکته ی قابل توجه دیگر در این بیان این است که سگ در دهانه غار، یعنی محلی غیر از محلّ استراحت اصحاب کهف آرمیده بود . (بِالْوَصِیدِ)
۲- ماجرای بلعم باعورا : خداوند در سوره اعراف ، بلعم باعورا را به سگ تشبیه کرده است و چنین می فرماید: « فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ اَلْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ »
سخن از یک عالم دانشمند است که ابتدا در مسیر حق بود ، به گونهاى که کسى انتظار انحراف او را نداشت . سرانجام دنیاپرستى و پیروى از هواى نفس او را به سقوط کشاند . به نحوى که تشبیه به سگ شده است .
اما چرا به سگ تشبیه شده؟ زیرا او بر اثر شدت هواپرستى و چسبیدن به لذات جهان ماده ، یک حال عطشِ نامحدود به خود گرفته که همواره دنبال دنیاپرستى مى رود نه به خاطر نیاز و احتیاج بلکه به شکل بیمارگونهاى همچون یک « سگ هار» که بر اثر بیمارى هارى ، حالت عطش کاذب به او دست مىدهد و در هیچ حال سیراب نمى شود .
در این آیه نیز نه سخن از طهارت سگ است و نه سخن از نجاست آن آمده است .
۳- حکم صید سگ شکارچی: خداوند در ابتدای سوره مائده می فرماید :
« یَسْأَلُونَکَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُکَلِّبِینَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَکُمُ اللَّهُ فَکُلُوا مِمَّا أَمْسَکْنَ عَلَیْکُمْ وَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهِ »
در این آیه سخن از حلال بودن گوشت حیوانی است که توسط سگ شکاری صید شده است نه نجاست یا طهارت سگ .
دلایل نجاست سگ از نظر فقهی:
موضوع نجاست سگ یک مسئله فقهی است. در قرآن کریم در باره طهارت و نجاست سگ سخنی به میان نیامده است. البته، این گونه نیست که همه احکام فقهی در قرآن کریم آمده باشد. قرآن کریم در احکامفقهی معمولاً به کلیات بسنده کرده است و تبیین و تفسیر آن را به پیامبر اکرم (ص) و به دنبال آن، امامان معصوم (ع) سپرده است . برای نمونه هنگامی که به احکام فقهی نماز توجه میکنیم می بینم که احکام زیادی دارد در حالیکه در قرآن کریم تعداد انگشت شماری از آنها آمده است.
۱٫ اجماع؛ فقهای عظام ، سگ را یکی از نجاسات می دانند. و این حکم بین آنها اجماعی است.
۲٫ روایات؛ اجماع در فقه شیعه برخاسته از روایات فراوانی است که در کتابهای روایی آمده است. البته، دربارهنجس بودن سگ روایاتی که از امامان (ع) به دست ما رسیده دو گونه است. روایاتی که در آنها واژه نجس به صراحت آمده است و روایاتی که در آنها کلمه نجس به صراحت بیان نشده، بلکه از باب ملازمه، نجاست سگ فهمیده می شود . در این گونه روایات به تناسب پرسش هایی که از امام (ع) درباره آب نیم خورده سگ شده و جواب هایی که ائمه (ع) داده اند نجاست سگ استفاده می شود؛ به چند مورد اشاره می شود :
الف . از امام صادق (ع) درباره سگ سؤال شد. آن حضرت فرمودند: “نجس است. آب نیم خورده سگ را دور بریزید و با آن وضو نگیرید، ظرف آب را ابتدا با خاک و سپس با آب بشویید”
ب . ابن شریح از امام صادق (ع) در مورد نیم خورده سگ می پرسد که حضرت فرمودند: “نه، به خدا قسم، آن نجس است”.
ج . ابی سهیل از امام صادق (ع) پرسید در مورد سگ، که حضرت سه بار فرمودند: “سگ نجس است”.